به گزارش بولتن نیوز از روابط عمومی شبکه کودک سیما، محمد رضا سرشار نویسنده و قصه گوی محبوب قصه های ظهر جمعه در سحرگاه سه شنبه هجدهم رمضان مهمان برنامه سحرگاهی شبکه کودک سیما می شود.
محمد رضا سرشار در دوران پیش از انقلاب اسلامی و قبل از زندانی شدن توسط رژیم ستم شاهی چهار کتاب داستان تالیف کرد و در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی حدود ۱۴۰ عنوان کتاب دیگر از وی، در قالب داستان، پژوهش، نقد و مباحث نظری ادبی، به شکل تألیف یا ترجمه برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان منتشر شد.
آثار سرشار تاکنون، دست کم ۳۶ جایزه را در سطح کشور به خود اختصاص داده و برخی از آنها، در داخل و خارج کشور، به زبان های عربی، ترکی استانبولی، ترکمنی، روسی، انگلیسی و اردو، ترجمه شدهاست.
علیرغم همه این فعالیتها و کارنامه درخشان ادبی، چیزی که استاد رهگذر را به بخشی از خاطرات مشترک ملت ایران تبدیل کرده است طنین صدای گرم او در ۲۴ سال گویندگی «قصه ظهر جمعه» شبکه سراسری رادیو است. گویی هنوز در میانه آن آهنگ دلنشین و فراموش نشدنی زمزمه می کند:«... و اما راویان آثار و ناقلان اخبار و طوطیان شیرین سخن شکر شکن سربازار معانی این چنین روایت کرده اند که ...
برنامه سر سفره خدا برنامه سحرگاهی شبکه کودک سیما برای روزه اولی هاست که در حال و هوایی پرنشاط و کوکانه هر شب از ساعت سه بامداد الی چهار و سی دقیقه به صورت زنده تقدیم کودکان ایرانی می گردد.
سلام استاد.ازشما سپاسگزارم که این توضیح را نوشتید.تمام ادعای جناب مهاجرانی در آن نامه این بود که در آن برنامه ی سیما دروغ گفته شده است .و برای اعتراض به این امر ،خود، چنین دروغ شگفتی گفته اند .و جالب تر کار سایت هایی بود که از این نامه با تعبیر افشاگری !نام برده بودند.
راستش خود من که هم مدارصفر درجه و هم نقد شما را مطالعه کرده بودم -و توفیق نمونه خوانی کتاب «ورود نویسنده به ساحت داستان ...»را داشته ام - از مطلب ایشان و جوابی که از سوی حضرت آقا-مبنی برضدجنگ بودن آن رمان- نقل کرده بودند شگفت زده بودم .اکنون با این توضیح شما می توانم صحت باقی نکات مندرج در آن نامه رانیز حدس بزنم.
ضمن آن که اگر دغدغه های ارزشی و محتوایی را هم به کنار بگذاریم و صرفا موضوع را به لحاظ فنی بسنجیم بازهم باید گفت جشنواره ای که درآن «بامدادخمار» به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات داستانی بعد از انقلاب معرفی شده ، انصافا چه اعتباری داشته ؟
خیانتی که مهاجرانی به اسلام و در مرحله ی بعد به فرهنگ کشور ما کرد، بر هیچ اهل فرهنگی پوشیده نیست.
و این به فضل روشنگریها و تلاشهای بی شائبه ی حضرتعالی و دوستان شماست.
از خداوند توفیق روزافزون شما را خواستارم.
با سلام خدمت آقای سرشار
بنده همچون خیل ایرانی ها که نشناخته پیش داوری می کنند در مورد شما با پیش داوری قضاوت می کردم این را صادقانه اعتراف می کنم. اما هنوز هم معتقد هستم که بینش و منش یک نویسنده باید با هم همخوان باشد. البته در مورد شما این اعتقاد را دارم که بینش شما و منش شما همخوان است و احساس نمی کنم شما از روی بد طینتی بخواهید که با نویسندگانی که در جبهه شما قرار ندارند، مخالفت کنید. آقای سرشار شماانسانی شریف و معتقد هستید که بر خلاف نویسندگانی که از برای خوشایند و صله اربابان قدرت می نویسند از روی اعتقاد می نویسید.
اما جناب سرشار صادقانه با شما سخن بگویم انسان به هر دلیلی که بدان پایبند است نمی نواند تیغ سخن را نسنجیده بر هر نویسنده و انسانی که بر خلاف او می اندیشد بکشد. اگر شما در دوران رژیم شاه دست به این کار می زدید نه تنها جای هیچ اشکالی نداشت بلکه نشان از شهامت شما بود اما در زمانه ای که زمین و زمان در این کشور به دست اربابان قدرت که از قضا موافق طبع شما هستند، افتاده، نه تنها این گونه نقد شخصیت نادرست است بلکه خلاف شریعت اسلامی هم محسوب می شود.
اگرچه به زعم شما این نویسندگان در مسیر باطل قرار گرفته اند اما این مسیر باطل را از روی بد طینتی انتخاب نکرده اند. همانطور که بنده معتقدم این مسیر را شما نه از روی بد طینتی و نانجیبی بلکه از روی اعتقاد راسخ برگزیده اید.
انسان ها زندگی های متفاوت دارند و این زندگی شخصیت آنها را در طول زمان شکل می دهد. قصه مردم بابل را به یاد آورید. آنها برجی ساختند تا از امراض و بلایا در امان بمانند و به نحوی با سرنوشت خدایی مقابله کنند اما خدا زبان آنها را تغییر داد وآنها کم کم بدون فهم همدیگر به جان همدیگر افتادند و قصه بردارکشی قابیل و هابیل را در پهنه زمان تکرار کردند.
زبان انسانهای روی زمین _ نه زبان قراردادی و نماد ها_ متفاوت است. این مصداق همان آیه ای است که می فرماید شما را قبیله ها و نژادهای گوناگون آفریدیم.
قرآن هیچ گاه این قبیله های گوناگون را به نزاع و بردار کشی فرا نمی خواند بلکه به صلح و صفا و رعایت حقوق انسانی همدیگر فرا می خواند. شما نیز در عالم نویسندگی مبرا از لغزش نیستید و بهتر است کمی منصافانه در این وادی گام بزنید همانطور که احمد محمود در مواجه با نقد شما منصافانه به شما سلام می رساند و در حالیکه رسانه ها مبلغ نویسندگانی چون شما هستند،از نقد شما و خواندن کتابش تشکر می کند.
با سلام خدمت آقای سرشار
تذکر بسیار به جایی بود.
ای کاش در انتشار این مطلب کوشش بیشتری می شد تا همه در جریان قرار بگیرند.
سلام
من نقد شما را خوانده ام و دقیق ترین نقد در زمینه این کتاب است اما ناجوانمردی در حق محمود ظلم عظیمی است مگر چفدر مثل محمود داریم کمتر از ده نویسنده
سلام. کسی قزار نبوده در حق نامبرده ناجوانمردی کند.
احمد محمود چه در رژيم شاه و چه بعد از انقلاب آثاري از خود به جا گذاشته است که نمي توان آنها را ناديده گرفت. شما مي توانيد بر اساس مشرب فکري خود داستاني را نقد و تفسير کنيد اما نمي توانيد بستر داستانويسي کنوني را سد کنيد. يعني به مصداق آيه قران يصدون عن سبيل الله باشيد....
شما وابسته به حكومت هستيد.اگر بزرگترين نويسنده ايران هم بودبداين وابستگي تا ابد با شما خواهد بود
کجای کاری عزیزم! وابسته به حکومت که چیزی نیست؛ ما - اگر حمل بر ریا نشود و خدا قبول کند- این افتخار بزرگ را داریم که جزء دهها میلیون نفری هستیم که با انقلاب شکوهمند خود در سال 1357، اصل این حکومت را به وجود آوردیم؛ و تا ابد، برای همین کار سترگ، تاریخ این مرز و بوم نام ما را با افتخار بر تارک خود خواهد نوشت!
جالبه ... جدا دنیای جالبیه
هر کس فکر می کنه که درست میگه و حق با اونه . همین تفاوت هاست که دنیا رو زیبا و چه بسا زشت و مزخرف میکنه
زیبا وقتی که تفاوت ها در کنار هم قرار بگیرن و زشت موقعی که تفاوت ها در مقابل هم . قابل توجه آقای سرشار و دوستانشون.
سلام،
من در جستجوی مطلبی به این نوشته رسیدم. با اینکه از لحاظ سیاسی و فرهنگی عقایدی به شدت متفاوت و بعضا متضاد با شما دارم و با نظرتون هم در مورد احمد محمود و رمانش کاملاً مخالفم، از ادبی که در نوشتهتون دیدم و نحوهی صحبتتون در بارهی احمد محمود لذت بردم. پیروز باشید و کاش همهی ما در مورد آنچه و آنکس که باهاش مخالفیم اینجوری صحبت کنبم.
و اما یک نکته: من جایی خوندم که رهبری یکبار با ذکر نام از رمان «زمین سوخته»ی محمد انتقاد و اون رو ضد جنگ معرفی میکنن. دنبال متن اون سخنرانی بودم که به وبلاگ شما رسیدم. فکر میکنم این نکته، تناقضها رو برطرف کنه.
سلام
متشکرم. بله نظر رهبری همین است که شما اشاره کرده اید. اما صریحا نام کتاب و نویسنده را نیاورده اند.
به سایت ایشان مراجعه کنید.